استرس و فکر منفی

ساخت وبلاگ

بعد چند ساعت با یار تماس گرفتم که مطمین بشم رسیده، اخه تو راه بود 

چند بار زنگ زدم جواب نداد

پیام دادم کجایی 

چند باز پیام دادم

دوباره زنگ زدم

دیدم جواب نمیده، استرس اینکه خدایی نکرده چیزیش شده باشه داشت بیچاره ام میکرد 

چشمام اشکی شد ، تو دلم صلوات داشتم میفرستادم 

باز دوباره تماس

تا اینکه متوجه شدم به یه سیمکارت دیگه اش که بیرون گوشیه زنگ میزدم!!!!!

تو رو حت ایفون که وقتی به یکی زنگ میزنم نشون نمیدی چه شماره ایه

دور ترین کرانه...
ما را در سایت دور ترین کرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : helia77a بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 2 مرداد 1401 ساعت: 14:14